برخی گمان میکنند که تنها در عهد باستان موضوعهای مبهم وجود دارد، اما باید دانست که در دوران اسلامی نیز ما شاهد مقاطع کوتاهی هستیم که باید بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد. در این میان قرون اول تا چهارم هجری مانند اقیانوسی است که فقط چند نقطه از آن شناسایی شده است. از سدههای سوم و چهارم هجری تنها نام چندین خلیفهی دستنشاندهی عباسی و چند سلسلهی بزرگ بهجا مانده است و اغلب نویسندگان معاصر تنها به همان اکتفا کردهاند. در حالی که میتوان از دهها دودمان محلی در طی دو قرن مذکور نام برد. اگرچه هر یک از امیران این سلسلهها برای مدت کوتاهی بر یک شهر یا ولایت حکم میراندند، اما کثرت سکههای بهجامانده از آنان به ما این امکان را میدهد تا دستکم کرونولوژی و نسبنامهای از آنها تنظیم کنیم. چیزی که در دیگر منابع موجود بهراحتی یافت نمیشود.
دودمانها یا امیران و سردارانی اعم از: ترک، عرب، بلوچ، سگزی، خراسانی، کرد، دیلمی، گیلانی و … در سرزمینهای حوزهی خلافت بنیعباس توانستند با تسخیر منطقهای هر چند کوچک به نشانهی استقلال به نام خود سکه ضرب کنند؛ این سکهها مدرکی است که مانند منابع دیگر باید مطالعه و بررسی شود.
از آن میان در فاصلهی سالهای ۳۸۷ـ۲۰۷ هـ.ق افراد بیشماری با استقلال کامل یا بهطور نیمهمستقل به صورتهای استکفا، استیلا، یا غلبه در قلمرو خود سکه ضرب کردند. تحقیقاً میتوانیم ادعا کنیم سکههای بهجامانده از آنان بدون واسطه و بیهیچ غل و غشی واقعیات را روشن میکند. زیرا بر یک سوی سکهها شعائر دینی به همراه نام خلیفه وقت عباسی و در سوی دیگر نام فرمانروا نقش بسته است. همهی اینها در حالی است که محل ضرب سکه و تاریخ ضرب آن براساس تقویم هجری قمری در حاشیهی سکه به چشم میخورد. در این کتاب برای معرفی پشت و روی سکهها مبنا الگوی سکههای ساسانی قرار داده شده است. سمتی که محل ضرب را نشان میدهد در واقع پشت سکه است. گاه نام چند امیر بر سکهای ضرب شده که یکی امیر محلی بوده و دیگری سلطانی که اشراف بر امیران محلی تحت نفوذ خود داشته است. چه بسا نام خلیفه از خطبه و سکه افتاده باشد یا موارد دیگری که در جای خود بدانها پرداخته شده است.
این پژوهش به دو مطلب مهم توجه دارد: نخست بازخوانی سکههایی که سکهشناسان اشتباه خواندهاند و همچنین سکههایی که تاکنون ثبت نشده است و دیگر چگونگی ارتباط امیران محلی با سلسلههای پادشاهی فرادست.
سرفصلهای کتاب به نام پادشاهان دودمانهای بزرگ نامگذاری شده است و در هر قسمت به سکههای امیران محلی و شورشیان در محدودهی سلسلهی حاکم نیز اشاره شده است تا اهمیت مطالعه و بررسی سکههای دودمانهای کوچک یا فرودست و امیران گمنام نشان داده شود.
تحقیق این کتاب با دو روش انجام شده است؛ تحقیق میدانی و شیوهی تحقیق کتابخانهای. در تحقیق میدانی، تصاویر سکههای محلی از موزهها، مجموعههای شخصی و کتب و نشریات استخراج و با مطالعهی دقیق، شناسنامهای برای هر سکه تنظیم شده است؛ سپس به مطالعهی منابع اصلی بهویژه وقایعنامهها، تواریخ عمومی و محلی پرداخته شده است.
نکات مهم در این پژوهش تاریخی توجه به شعایر انقلابیون و سرداران یاغی است که در بعضی متون تاریخی از آن غفلت شده است. نام و شعار این مدعیان میتواند برای دانشپژوهان مفید و سودمند واقع شود. در مورد شیوهی تحقیق کتابخانهای و کتب مورد استفادهی این کتاب مفصل در قسمت ارزیابی منابع و مآخذ سخن رفته است.
دستاورد و محصول این پژوهش معرفی منابع اصیل و مهمی است که قبلاً پژوهشگران تاریخ بهویژه در ایران به آنها مراجعه نکردهاند. بهعبارت دیگر به بازخوانی یکسری اسناد دولتی و محلی ز قرون سوم و چهارم هجری قمری پرداخته شده است. در ایجا تذکر این نکته لازم و ضروری است که این بررسی گاه از محدودهی زمانی مورد بحث و چارچوب اصلی خارج گردیده است. برخی سکههای خاص قرون دوم و پنجم هجری را نیز معرفی کرده که بهدلیل ورود به بحث مربوط به قرن سوم هجری و تکمیل موارد ضروری بعد از قرن چهارم است.
در هر یک از بخشهای مذکور بنابر پیشنهاد استاد دکتر الهیار خلعتبری به معرفی و شناسایی سکههای یک سلسله و دودمانهای فرودست همان سلسله پرداخته شده است. دربارهی سرداران یاغی نیر براساس نظر مرحوم دکتر عبدالحسین نوایی، سکههای آنان در حوزهی قلمرو دودمان وابسته به آن یا مغلوب قرار گرفته است.
برای ترتیب فصول اصلی اولویت حتیالامکان براساس زمان تأسیس هر سلسله قرار گرفته است. لذا دودمانی که اندکی بعد حیات سیاسی خود را آغاز کردهاند، بخش بعدی را به خود اختصاص دادهاند. اما در ترتیب تقدم و تأخر سرفصلها مشکلاتی وجود داشت. هر چند اولین سال ضرب سکه بهوسیلهی یک دودمان ملاک بود اما از آنجا که نکات دیگری از جمله دستبهدست شدن یک منطقه نیز حایز اهمیت است، حوزهی قلمرو و جغرافیا را نیز میزان قرار داده شده است؛ مثلاً سامانیان از سالهای آغازین قرن سوم هجری نخست به امر مأمون عباسی و سپس طاهریان سکه زدند و چنانچه قدرتگیری امیراسماعیل نیز در نظر گرفته شود نیمهی دوم قرن سوم هجری مبدأ آن تعیین میشد. ولی چون خاتمهی کتاب به ورود ترکان در خراسان و در نهایت به دیگر نقاط ایران اختصاص یافته است لذا سامانیان در بخشهای پایانی قرار گرفته تا با قدرتگیری غزنویان پیوستگی یابد.
در مورد سلسلههای هاشمیان، ساجیان، سالاریان و روادیان چون حوزهی قلمرو آنان آذربایجان، ارّان، شروان و ارمنستان بوده است پیوسته در یک بخش قرار گرفته است. در هر حال از آنجا که بحث دربارهی سلسلهها و حکومتهای متقارن بوده است و این دودمانها و اشخاص حتی در یک مقطع زمانی با یکدیگر تداخل فرمانروایی داشتند؛ به هر نحو و صورت فصلبندیها و بخشها به طور کاملاً دقیق، تنظیم نمیگردید. محدودهی مکانی این تحقیق شامل کل فلات ایران است. دلیل اصلی این انتخاب قبول سیادت خانوادههای کوچکتر از دودمان بزرگتر از خود بود که همه زنجیروار در عین گسستگی و تفرقه به هم پیوسته و مربوطند.
فهرست مطالب کتاب:
- دستخط شادروان سیدجمال ترابی طباطبایی
- مقدمه
- پیشگفتار
- ارزیابی منابع و مآخذ
- مدخل: مروری بر سکههای انقلابیون شیعی در قرن دوم هجری قمری
- فصل اول: خاندان سهل سرخسی
- فصل دوم: طاهریان
- فصل سوم: آل قارن
- فصل چهارم: بنی دُلَف
- فصل پنجم: علویان
- فصل ششم: صفاریان
- فصل هفتم: دیالمه (حوزهی دریای مازندران و جبال)
- فصل هشتم: محدودهی تحت تسلط مستقیم بنیعباس (بعدها دیالمه، کردان و …)
- فصل نهم: بویهیان (حوزهی جزیرخ، بطیحه و بغداد)
- فصل دهم: بویهیان (حوزهی کرمان، مکران، عمان و خلیجفارس)
- فصل یازدهم: سامانیان (محدودهی جغرافیایی خراسان و ماوراءالنهر)
- فصل دوازدهم: قراخانیان و سکههای تقلیدی اقوام اسلاو، خزر و …
- نتیجهگیری
- پیشنهاد
- فهرست منابع و مآخذ
- نمایه