چهار سال پس از تشکیل حزب تودهی ایران (۱۳۲۰)، حزب تازهای در آذربایجان پدیدار شد به نام فرقهی دموکرات آذربایجان (۱۳۲۴)، رهبران حزب تودهی ایران از همان آغاز پیدایش فرقهی دموکرات آذربایجان، با موجودیت آن، و حتی نام آن، سر آشتی نداشتند و معتقد بودند که موجودیت حزب خودشان برای سراسر ایران کافی است و نیازی نیست که یک حزب تازه با برنامهها و اهداف کم و بیش مشابه در آذربایجان ایجاد شود.
مخالفت حرب تودهی ایران با موجودیت فرقهی دموکرات آذربایجان چندان شناخته شده نیست، شاید از آن رو که در نوشتهها و مطبوعات و رسانههای حزبی همواره همه چیز «عالی» و «ایدهآل» است و کمتر چیزی از ژرفای درگیریها و کشمکشهای درون حزبی، بیرون از حزب نشان میدادند.
این کتاب پژوهشی است دربارهی کشمکشهای دستگاه رهبری دو حزب در طول نزدیک پنجاه سال، با بهرهگیری از منابع گوناگون و اسناد بسیار.