میتوان گفت اصلیترین رمز شعروارگی سرودههای شاملو، بهرهبری هنرمندانهاش از زبان است. زبان شعری شاملو بسیار پرمایه و غنی است؛ یعنی سرودههای او از متون ادبی بسیاری قوام گرفته و نضج یافته است. زبان شعر او چون رودی زلال است که جویبارهای بسیاری بدان ریختهاند و آن را خروشان و پرتلاطم گرداندهاند.
شاملو متون ادبی بسیاری را خوانده است؛ او زیباییهای این متون را بهتمامی درک کرده است و آن را در ذهن خویش گنجانده است و بر قلمش جاری کرده است. از همینرو در زبان شعر او شکوه و رسایی نثر تاریخی بیهقی، شیوایی و موسیقی متن «کشف الاسرار» و ضربآهنگ متن کتاب مقدس به چشم میخورد. او همچنین از زبان ناب، ساده، خوشآهنگ امروزی، تعبیرها و واژگان بسیاری را برگزیده و دم مسیحایی شاعرانهاش را بر آنها دمیده است و از آنها واژگانی زیبا و گوشنواز ساخته است. شاملو همچنین شعر منثور شاعران غربی بهویژه شعر شاعران فرانسه را خوانده و از آنها بهرههای بسیاری برده است.
در سرودههای شاملو کلام و آوای بسیاری از شاعران و نویسندگانی که آثارشان را خوانده، نهفته است و ممکن است در متنی کوتاه، صدا، لحن، سبک، موسیقی و اندیشهی چند و چند نویسنده و شاعر ملاحظه شود. از اینرو شاملو خود را جهانی متکثر از شاعران نامیده است. او سخت دلبستهی ادبیات فرانسه بوده است؛ شعر بسیاری از شاعران فرانسوی را خوانده و حتی به واسطهی زبان فرانسه با شعر شاعران پیشروی ملتهای دیگر آشنا شده است. او شعرهای پل الوار را خوانده و ترجمه کرده است و چنانچه خود گفته است از لحاظ بیان تحت تأثیر الوار بوده است. از دیگر شاعران اثرگذار بر شاملو، ژاک پرهور است که شاملو شعرهایش را بسیار دوست میداشت و جزء اولین شاعرانی است که با آنها آشنا شده است. او از آراگون نیز تأثیر پذیرفته است و بسیاری از عاشقانههایش به آیدا را با الهامپذیری از عاشقانههای آراگون به الیزا تریوله سروده است.
شاملو واژگان و ترکیبهای بسیاری را از شاعران فرانسوی گرفته است. برخی از این ترکیبها پیش از شاملو در شعر فارسی به کار نرفته است. برای مثال او در شعری ترکیب «مرزهای تن» را به کار میبرد. او این ترکیب را از الوار گرفته است(Les frontières de ton corps). برخی از واژگانی را که شاملو از شاعران فرانسه گرفته است، در زبان فارسی بودهاند؛ ولی بار ادبی نداشتهاند؛ شاملو به این واژگان دلالتهایی شاعرانه میدهد. از جمله این واژگان «انزوا، عریانی و …» است که به کثرت در شعرهای الوار و لویی آراگون در ترکیبهایی خاص به کار رفته است. شاملو این واژگان را با نحوه کاربردشان، در شعر خود به کار برده است. سوای از نظم و واژگان، شاملو در موسیقی، صور خیال، استعارهها، تشبیهها، نمادها و نشانهها، درونمایهها و بنمایههای شعری نیز از همتایان فرانسویاش الهام گرفته است.
احمد شاملو در گفتگوهایش بهنوعی اذعان کرده لایه خارجی زبان شعرش، وامدار شعر فرانسه (بهویژه پل الوار) است؛ افزون بر لایه بیرونی زبان، لایهها و سطوح دیگر شعر شاملو نیز الهام گرفته از شاعران معاصر قرن بیستم فرانسه است.
به طور کلی شاملو شخصیت شعری خویش را شکلیافته از جعیتی متکثر دانسته است. او شاعران جهان ـ چون لورکا، پل الوار، آراگون، ژاک پرهور و … ـ را استادان خویش شمارده و اذعان کرده از آنها شعر آموخته است. شاملو به سبب آشنایی با زبان فرانسه، سرودههای بسیاری از شاعران معاصر فرانسه را خوانده و از آنها شاعری آموخته است. در این کتاب جنبههای اثرپذیری شاملو از شاعران معاصر فرانسه تحلیل شده است و تبیین گردیده که شاملو در واژگان، نظام، موسیقی، استعارهها، نشانهها و درونمایههای شعرش از شاعران فرانسه الهام گرفته است. هدف از نگارش کتاب نمایش اقتباسهای شاملو از شاعران فرانسوی نیست، بلکه هدف اصلی این کتاب آن است که نشان دهد چگونه شاملو شعرمایههای شاعران فرانسه را گرفته و دم شاعرانهاش را بر آن دمیده و شعریتی نو را خلق کرده است.