رنج نوشتار پیش رو (روزگار مبادا) را به پیش میراند این نوشتار، اکنون دردبار را همچون نبود نه تنها زندگی نیک بلکه نبود اندیشیدن درباره نیک زیستی میداند نیاندیشیدن به معنای بر باد شدگی آگاهی سنجشگر است و نشان از شتاب تباهی دارد کمترین تعریفی از زیست رو به تباهی اینست که در آن گفتگو و اندیشیدن همگانی درباره تعریفهای محسوس از چیستی یک زیست نیک ناشدنی است.
بحران در راه نشانگر آنست که کهنه رو به مرگست و نو نمیتواند زاده شود. درین میانه جایی که درون مایه اندیشه ورزانه و آزمونگرانه که میبایست به کالبد کنش همگانی رهایی بخش کشیده شود، فراهم نیست رشته رنگارنگی از نشانههای بیماری پدیدار میشود نوی نیک میتواند زاده شود نوشتار کنونی خواهد افزود، چون اندیشیدن سقراطی ماما که اینک و اینجا را تفسیر میکند تا تغییر دهد، پیدا نیست. اینک و اینجا اندیشیدن باید خطر مفهوم پردازی و بیان آنچه را که میگذرد بپذیرد و دلیری گفتن اینکه شیوه زیست کنونی به چه خواهد انجامید داشته باشد این مفهوم پردازی این بازشناسی بازسازی مسئولانه علتهای سیاسی اجتماعی پیآیندها و کاستیهای اخلاقی اینک و اینجا زیست ویران شده را به سخن میآورد به رنج زبانی برای گفتار میدهد و پاره سازنده واقعیت دگرگون شده میشود.