حکایت قصر، داستان قصری است که به امر فتحعلی شاه قاجار در تهران ساخته شد تا محلی باشد برای تفریح و خوشگذرانی شاه و خاندانش، قصری که گذر سالیان، سرنوشتی دیگر برایش رقم زد و آن را تبدیل به نخستین زندان مدرن اما مخوف پایتخت کرد. قصر قاجار به دستور رضا شاه به زندان مجرمین عادی و مخالفین سیاسی بدل شد و تا پایان دوره پهلوی نیز بر همان وضع باقی ماند. نام قصر با نام بسیاری از مبارزان سرشناس دوره پهلوی از هر دسته و گروه گره خورد و نقطه آغازین برخی رخدادها و خط کشیهای سیاسی پس از انقلاب نیز توسط ایشان و در همان وقت در سلولها و بندهای آن گذاشته شد.
پشت دیوارهای این قصر، هزاران آزاده و صاحب اندیشه به بند کشیده شدند؛ هتک حرمت شدند؛ شکنجه و آزار دیدند؛ آزاد شدند. اما قصر، زندان ماند؛ حتی تا سالیان سال پس از انقلاب. امروزه روز اما این بنا تغییر کاربری یافته، باغ موزهای شده که مردم برای تفریح یا مرور تاریخ به تماشایش میروند.
«حکایت قصر» حکایت این بنا و زندانیان سیاسی آن در پنج دهه حکومت پهلوی است. همچنین این کتاب روایتگر تحولات قصر از پا گرفتن بنای آن به دستور فتحعلی شاه تا فتح آن به دست مردم به جان آمده از ستم استبداد در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ است.
در آغاز این کتاب میخوانیم:
آنچه پیش رو دارید تاریخ زندان قصر تهران است؛ نخستین و بزرگترین زندان مدرن ایران که مارکوف، سازنده و معمار آن بود و در ۱۳۰۸ش به دست رضاشاه افتتاح گردید، زندانی که در خلال حدود هشت دهه عمر خود وقایع گوناگون و بعضاً بااهمیتی را از سر گذراند. زندان قصر از روزی که گشوده شد تا روزی که مهر ابطال بر پیشانیاش خورد، حضور افراد مختلفی را در زوایا، بندها و سلولهای خود شاهد بود؛ افرادی که گاه در شمار تاریخسازان وطن نیز به حساب میآیند.
در مطالعه تاریخ زندان قصر، در کنار زندانیانی از جنس خلاف و خطا (که همیشه و همهجا بودهاند و هستند) مردان و زنانی نیز محبوس بودند که هریک در روزگار خویش سودای جامعهای بهتر از آنچه در آن میزیستند را در سر داشتند و در تلاش برای رسیدن به جامعه مطلوب و آرمانی خویش، گرفتار بند و زندان و زندانبانان شده، گذرشان به قصر افتاد. اینان که نام سیاسی بر جبینشان حک شده است به اقشار و احزاب و گروههای گوناگون تعلق داشتند؛ گروههایی که وجه مشترک همگی آنها مخالفت و مبارزه با رژیم پهلوی بود.
در نگاهی به فهرست بلند بالای احزاب و گروههای سیاسی که از دوره رضاشاه تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، نامشان بهوفور در راهروهای زندان قصر شنیده شده است میتوان به این دستهها و احزاب اشاره کرد: گروه ۵۳ نفر، حزب توده، فرقه دمکرات، فدائیان اسلام، گروههای جبهه ملی، هیأتهای مؤتلفه اسلامی، حزب ملل اسلامی، سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی خلق.
البته علاوه بر اعضای دستهها و گروهها، زندانیانی نیز بودند که به هیچ حزب و گروهی وابستگی نداشتند و مستقلاً پای در عرصه مبارزه گذاشته و در زندان نیز استقلال سیاسی خویش را حفظ کردند.
در بررسی فهرستگان نام زندانیان سیاسی پر آوازه قصر نامهای آشنایی همچون محمد فرخی (شاعر)، نواب صفوی، مهندس مهدی بازرگان، آیتالله سید محمود طالقانی، دکتر یدالله سحابی، آیتالله شهید حسین غفاری، بیژن جزنی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، محمد حنیفنژاد، آیتالله منتظری، شهید حاج مهدی عراقی و سرانجام امام خمینی دیده میشود. اینان مردانی بودند که همراه صدها و هزاران زندانی دیگر در راه عقیده خویش پارهای از عمر خود را در پشت میلههای زندان قصر سپری کردند.
پس زندان قصر، بیتردید، بخشی از تاریخ ماست و برای فهم درست این تاریخ ضرورت دارد که رخدادهای این قلعه و بنای مخوف بازخوانی گردد.
برای بازخوانی و بررسی رخدادهای قصر، امروز منابع و مآخذ فراوانی در دسترس است و جویندهی حقیقت میتواند با مراجعه به آثار متعددی که در این زمینه، بهویژه پس از پیروزی انقلاب پدید آمده، به شناختی اجمالی از موضوع دست یابد؛ هرچند شرح آن چه در قصر، در خلال سالها و دههها گذشته است هیچگاه به صورت کامل و جامع قابل عرضه نیست.
چرا که هزاران زندانی قصر، هریک برای خویش دنیایی و احساساتی داشتند که آن دنیا و احساس تحت شرایط خاص خانواده، جامعه و رنجها و حسرتهای پشت میلههای زندان شکل گرفته و به طور معمول کسی یارای ورود به دنیای فکر و ذهن آنان را ندارد. بدین ترتیب روشن است، آن چه به عنوان تاریخ زندان قصر گفته و نوشته میشود تنها میتواند بازتابدهنده بخش ناچیزی از آن دنیای پشت دیوارهای بلند و ترسناک باشد.
نگارنده برای آن که بتواند به همین بخش اندک دست یابد، صدها کتاب، سند و نشریه را ورق زده و با بیش از سی زندانی پیشین قصر، به گفتگو نشسته است تا آنچه مینگارد رنگی از واقعیت داشته باشد و بتواند خواننده را با خود به آن جغرافیا و آن روزگاران ببرد.
کتاب روزنامه خاطرات محمدحسنخان اعتمادالسلطنه:
وی از جمله نویسندگان مشهور تاریخ عصر قاجاریه محسوب میگردد و از شخصیتهای شناخته شدۀ تاریخ ایران است که سالهای عمر خود را در خدمت به دربار قاجار سپری کرد. اعتمادالسلطنه در سالهای حضور در فرنگ فرانسوی و انگلیسی را بهخوبی فرا گرفته بود، در بازگشت به ایران رئیس ادارۀ دارالترجمۀ همایونی شد و بهخاطر حضور در دربار شاه و آگاهی از امور کشور، نکتههای متعددی از پشت پردۀ تحولات عصر قاجاری را در قالب کتابی با عنوان «روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه» منتشر کرد.
کتاب حاوی تصاویر متنوع از شخصیتهای دوره ناصری و از منابع مستندی است که اخبار مربوط به مملکتداری و آداب مخصوص دستگاه سلطنت ناصرالدینشاه را در اختیار ما میگذارد. این اثر آیینه تمامنمای وضع سیاسی و اجتماعی ایران در اواخر عصر قاجار است. از این نوشته در کتاب حاضر بیشتر در تأسیس و کارکرد قصر قجر استفاده شده است.
زندان رضاشاه، سیدجعفر پیشهوری:
پیشهوری سال ۱۳۰۹ به دلیل عضویت در حزب کمونیست و تبلیغ مرام اشتراکی دستگیر شد و حدود ده سال را در زندانهای رضاشاه بهسر برد. در کتاب حاضر ابتدا متن بازجوییها و محاکمات و دفاعیات پیشهوری در دوران یاد شده به چاپ رسیده است و سپس یادداشتها و خاطرات او از دوران زندان آمده است، این کتاب بهویژه برای درک شرایط حاکم بر زندان قصر در دوره رضاشاه اهمیت دارد. در فصل دوم اثر حاضر نیز این کتاب مورد استفاده قرار گرفته است.
تاریخ زندان در عصر قاجار و پهلوی، ناصر ربیعی و احمد راهروخواجه:
این کتاب در دو بخش؛ «زندان و زندانیان در عصر قاجار» و «زندان در عصر پهلوی» تنظیم شده است. بخش دوم کتاب که به دوره پهلوی اختصاص دارد، مفصلتر از بخش قاجار نوشته شده و تعداد صفحات آن بیش از دو برابر بخش نخست است. در این کتاب تاریخ قضایی و نحوه ایجاد و تطور عدلیه در دورههای قاجار و پهلوی مورد بررسی قرار گرفته است با وجودی که این کتاب در نوع خود منبع جامعی است اما با توجه به طول دوره و حوزه مورد بررسی، وارد جزییات نشده است و در مورد زندان قصر هم به ذکر خلاصهای کوتاه بسنده کرده است.
تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی:
این مجموعه هشت جلدی از بسیاری جهات اثری منحصر به فرد محسوب میگردد. بر خلاف نام کتاب، این اثر به شرح وقایع ۱۲۹۹ تا ۱۲۳۲ (بیستوچهار سال) میپردازد. نحوه استدلال، برخورداری از منابع قوی و نیز نثر افشاگرانه از ویژگیهای کتاب حسین مکی بهشمار میرود. در این اثر در مورد زندانیان و شرایط حاکم بر زندانها مطالب ارزشمندی آمده است و نگارنده در فصل دوم کتاب حاضر از مطالب جلد پنجم این مجموعه سود برده است.
سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی ایران تا پایان دوره رضاشاه، اقبال حکیمیون:
کتاب به تجزیه و تحلیل تاریخی موضوع «امنیت» و روند تکوین، شکلگیری و کیفیت فعالیتهای تشکیلات و سازمانهای اطلاعاتی-امنیتی در مقاطع مختلف تاریخ ایران از دوران باستان تا اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی پرداخته است. یک بخش از این اثر به مسأله زندانها و زندانیان سیاسی و همچنین اقدامات حکومت رضاشاهی در سرکوب، ارعاب، حبس و قتل آزادیخواهان و منتقدین مذهبی و غیر مذهبی رضاشاه اختصاص یافته است که در این کتاب بیشتر از این فصل استفاده شده است.
خاطرات مرضیه حدیدچی:
این کتاب مشتمل بر چهار فصل است. حدیدچی که از شاگردان شهید آیتالله سعیدی است پس از شهادت ایشان در سال ۱۳۴۹ به مبارزه و تبلیغ خود علیه رژیم شاه شدت بخشید و سرانجام در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۳ دوبار به زندان افتاد. شاید عمدهترین ویژگی این اثر که موجب تمایز آن از سایر کتابهای مشابه میشود این باشد که مخاطبان میتوانند در آیینه خاطرات وی، سیمایی جامع از حضور زنان در عرصه مبارزه برای انقلاب و حال و روز زنان زندانی را مشاهده کنند. از این کتاب بیشتر در فصل چهارم اثر حاضر استفاده شده است.
روش و سازمان تحقیق:
روشی که برای این تحقیق برگزیده شده، تلفیقی از مطالعات کتابخانهای و میدانی، با رویکرد توصیفی، تاریخی بود، و تدوین آن نیز در سه بخش سازمان یافت: ۱- قصر از تأسیس تا پایان عصر قاجار؛ ۲- قصر از تبدیل به زندان تا پایان دوره پهلوی اول؛ ۳- دوره پهلوی دوم.
در توضیح و تشریح هریک از بخشها، تلاش شده تا علاوه بر مهمترین رخدادهای قصر، برجستهترین رجال و زندانیان آن دوره، فارغ از گرایشها و خط فکری و سیاسیشان، نیز معرفی گردند.
گام زدن بر جاده اعتدال و بیطرفی و دوری از بزرگ نمایی و کوچک نمایی، دغدغه جدی نگارنده در معرفی افراد و رخدادها بوده است، و امید است این اهتمام به نتیجه مطلوب رسیده باشد.
به هر روی، تاریخ زندان قصر را با مسامحه میتوان روایتی از مبارزات سیاسی ایران در دوره پهلوی نیز دانست و با مطالعه آن، به شناختی اجمالی از چند و چون آن مبارزات دست یافت.