امروزه مقولهی هویت ایرانی، پیشینه و اهمیت آن در طول ادوار تاریخ و تلاش برای بازنمایی هویت در دوران معاصر، به مسئلهای چالشبرانگیز بدل شده است. در دوران حساس کنونی پرداختن به مسئلهی ایرانزمین و هویت ایرانی و تلاش برای کشف و یافتن شواهد متنی معتبر و متقن در آثار تاریخی و ادبی فارسی، در جهت تأیید قدمت و پیشینهی کهن مفهوم ایران و هویت این سرزمین، یک ضرورت بایسته است.
دورهی ایلخانی به دلیل احیاء و استمرار هویت ایرانی و اندیشهی ایرانشهری از اهمیت ویژهای برخوردار است. میتوان گفت پس از سقوط ساسانیان، برای نخستین بار در عصر ایلخانی بود که بستر و زمینهی مناسب برای بازنمایی جنبههای گوناگون هویت ایرانی فراهم گردید. این موضوع در آثار تاریخی منثور و منظوم این دوره بهویژه شاهنامههای تاریخی انعکاس یافته است. عصر ایلخانی یکی از مهمترین دورههای شاهنامهسرایی محسوب میشود؛ منظومههای تاریخی ارزشمندی در این دوره پدید آمده و موضوع هویت در این تاریخهای منظوم با تأکید و تصریح بیشتری نسبت به تاریخهای منثور بیان شده است.
در این کتاب کوشیده شده ابعاد گوناگون هویت ملی و ایرانی در آثار منظوم دورهی ایلخانی بررسی شود تا مشخص گردد شاعران این منظومهها چقدر در خدمت نهادهای قدرت بودند و تا چه اندازه در راستای تثبیت و استمرار مؤلفههای ایرانی حرکت کردند. هدف اصلی پژوهش، بررسی مسئلهی هویت ایرانی و مشروعیتبخشی به نهاد قدرت در تاریخهای منظومی است که در دورهی ایلخانی، یعنی از زمان ورد هولاکوخان به ایران و تأسیس سلسلهی ایلخانی تا مرگ ابوسعید در دربار حاکمان این سلسله سروده شده است. همایوننامه، شهنامهی چنگیزی، ظفرنامهی حمدالله مستوفی و شهنشاهنامهی تبریزی نخستین حماسههای تاریخی موجود بعد از شاهنامهی فردوسی و تنها تاریخهای منظومی هستند که در دورهی تاریخی موردنظر در دربار ایلخانان سروده شده است. بنابراین این چهار منظومه، پیکرهی متنی اصلی این پژوهش را شکل میدهد.
در فصل اول به قمدمه و کلیات پژوهش پرداخته شده و مسئلهی تحقیق، پیشینه، روش کار و پیکرهی متنی پژوهش شرح داده شده است. در فصل دوم پس از ذکر مقدمهای دربارهی پیشینهی هویت، سازههای هویت ایرانی در چهار بخش جغرافیایی (برجستهسازی نام ایران و ایرانزمین در عصر ایلخانی و انطباق محدودهی حکمرانی ایلخانان با قلمرو ایران باستان)، سیاسی (بازنمایی صفات شاه آرمانی ایرانزمین در چهرهی حاکمان مغول)، دینی (خلق چهرهای مقدس و دیندار از مغولان و ایلخانان از طریق ارتباط متافیزیکی و اسلامپناهی آنها) و فرهنگی (میزان توجه به آیینها، سنتها و فرهنگ ایرانی و زبان فارسی) در چهار منظومهی حماسی ـ تاریخی مهم عصر ایلخانی بررسی و تحلیل شده است.
در فصل سوم چگونگی روایت حوادث تاریخی مهم دورهی مغول و ایلخانی شامل حملهی چنگیزخان مغول به ایران، فتح قلاع اسماعیلیه و نابودی خلافت عباسی به دست هولاکوخان، خصومت و درگیریها با خاندان جوچی و جغتای و نبرد با ممالیک مصر و شام در چهار منظومه بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است تا روند تبدیل مغولان مهاجم به ایلخانان پاسدار ایرانزمین بهتر آشکار شود؛ با بررسی انگیزه و عوامل رویدادن این وقایع و چگونگی توصیف مغولان، ایلخانان و دشمنان آنها، نگرش هر یک از این شاعران نسبت به این حوادث و رویکرد ایرانگرایانهی آنها بهتر آشکار میشود.